پرخاشگري انواع مختلفي دارد؛ مثلا مي تواند از نوع بدني باشد مثل زدن و گاز گرفتن يا پرخاشگري لفظي باشد مثل فرياد زدن و تحقيرکردن
همچنين ممکن است پرخاشگري به صورت به حقوق ديگران و زورگويي خود را نشان دهد.
گاهي والدين رفتارهاي پرخاشگرانه را اصولا پرخاشگري تلقي نمي کنند يا حتي تشويق مي کنند.
به عنوان مثال وقتي کودک به زور و با کتک اسباب بازي را از کودک ديگري مي گيرد، اين رفتار را باعرضه بودن تلقي و تشويق مي کنند!
اگر نمونه اي از رفتارهاي فوق را در کودک تان مشاهده کرديد که به صورت مداوم انجام مي شود، لازم است به دنبال ريشه يابي و درمان پرخاشگري او باشيد.
مهم ترين علل پرخاشگري کودک را در اينجا بخوانيد
آيا کودک تان پرخاش را يادگرفته است؟
مسلما يکي از دلايل بسيار مهم پرخاشگري در کودکان يادگيري است.
کودکاني که در زندگي خود الگوهاي رفتاري پرخاشگرانه مانند پدر يا مادري عصباني و پرخاشگر دارند، پرخاشگري را ياد خواهند گرفت و اين يادگيري در بازي هاي آنها نمود خواهد داشت.
اين کودکان اسباب بازي ها را پرتاب مي کنند. از آن ها درست استفاده نمي کنند و به آن ها آسيب مي رسانند يا هنگام بازي کردن به عروسک ها و شخصيت هاي بازي ناسزا مي گويند و آن ها را کتک مي زنند يا تمسخر و تحقير مي کنند.
بنابراين در گام اول لازم است از خودتان سوال کنيد “نمره ي پرخاشگري کلامي و غير کلامي من چند است؟”
آيا مهارت هاي ارتباطي کودک ضعيف است؟
کودکاني که رفتار پرخاشگرانه دارند معمولا خودانگيخته، بيقرار و زودرنجاند. اين مسئله مي تواند ريشه در کمبود مهارتهاي ارتباطي نيز داشته باشد.
کودکي که شيوه ي صحيحي برآورده کردن خواسته هايش را ياد نگرفته است، به روش هايي مانند پرخاشگري بيشتر متوسل مي شود.
به فرزندتان ياد دهيد تا براي تحقق خواسته هايش، گفت و گو کند. به او بگوييدکه وقتي فرياد مي زند، گريه مي کند و زور مي گويد.
نمي توانيد متوجه خواسته اش شويد و براي رسيدن به درخواستش، لازم است آن را بدون تهديد و پرخاش بيان کند.
سبک تربيتي شما، دليل پرخاشگري کودک.
والديني که در فرزندپروي خود از شيوه اي مقتدرانه برخوردار نيستند، راه را براي رفتارهاي تند کلامي و غير کلامي کودک باز مي کنند.
کودک در مواجه با مادر و يا پدري منفعل و مردد، شروع به جيغ زدن، گريه کردن و زورگويي مي کند. زيرا مي داند از اين راه خواهد توانست به اهداف خود برسد.
بنابراين لازم است شيوه ي برخوردي خود با کودک را اصلاح کنيد و مقتدر باشيد.
اقتدار به معناي زورگويي نيست. در اين شيوه لازم است قوانين و خواسته هاي منطقي خود را به شکل واضح و شفاف مطرح کنيد و آن ها را بدون دليل تغيير ندهيد تا کودک دريبابد که حرف شما يک کلمه است!
والدين زورگو، کودک پرخاشگر
به طور معمول از 2سالگي و حتي کمي قبل از اين سن، نشانههاي استقلال طلبي و خروج از تابعيت رفتار مادر در کودکان با غذا نخوردن بروز ميکند.
در صورتيکه اين حس استقلال طلبي، به درستي درک نشود و مادر براي غذاخوردن کودک دو ساله به زور متوسل شود، پرخاشگري کودک امري طبيعي خواهد بود.
زور و تهديد در برابر غذا خوردن کودک باعث عدم رشد شخصيت، پرخاشگري و عدم اعتماد به نفس وي در بزرگسالي ميشود که عوارض رواني متعددي را به همراه دارد.
در حقيقت کودک با غذانخوردن و پرخاشگري مي خواهد به شما بفهماند که من بزرگ شده ام و حق انتخاب دارم.
بنابراين در صورتي که علت پرخاشگري کودک تان، مجبور شدن به غذا خوردن است، باز هم لازم است شما به عنوان والد، شيوه ي رفتاري خود را تغيير دهيد.
به کودک حق انتخاب دهيد و اجازه دهيد تا در مورد غذا خوردنش تصميم بگيرد.
کودک تان حق دارد در اين زمينه تصميم بگيرد و تبعات به موقع غذانخوردن مانند گرسنه ماندن را نيز تجربه کند.
آيا والدي مقايسه گر هستيد؟
مقايسه مداوم فرزندان آن هم ازکودکي با بچههاي فاميل، دوستان و حتي همبازيهاي شان باعث ميشود که آن ها با توجه به سرخوردگي ناشي از مقايسه و رقابت دائم، بيش ازحد معمول حساس و خشمگين باشند.
خوب است بدانيد بچهها وقتي نميتوانند فاصله خودشان را با کساني که پدرو مادر با آن ها مورد مقايسه قرار ميدهند، پرکنند، احساس شکست و طردشدگي خواهند کرد.
احساس تلخي که مقدمه صدمات رواني زيادي است. بنابراين به جاي مقايسه فرزندتان با بقيه، به استعدادها و علايقش توجه کرده و به او احترام بگذاريد.
با اين کار اعتماد به نفس فرزندتان رشد مي کند و با توجه به تواناييها و مهارتهايش احساس برتري و سرآمد بودن کرده و خشم کمتري را تجربه ميکنند.
همه اين مسائل باعث ميشود که فرزند شما ديگر پرخاشگر نباشد.
جديدترين روش هاي روانشناسي کودک
موتور توليد خشم را شناسايي و متوقف کنيد.
علاوه بر موارد ذکر شده، لازم است موتور توليد خشم در خانواده ي تان را نيز شناسايي و متوقف کنيد.
ممکن است پرخاشگري کودک تان منجر به ايجاد چرخه اي معيوب شده باشد. به اين صورت که فرزندتان، فرياد مي زند، شما از کوره در مي رويد، فرزندتان بيشتر داد مي زند و احتمالا شما نيز عصباني تر مي شويد.
به منظور پيشگيري از گير کردن در اين دور معيوب، مهم ترين ابزاري که نياز داريد، “حفظ آرامش” است.
اگر کودک تان متوجه شود که مي تواند با پرخاشگري و داد زدن، شما را آشفته کند، اين کار را خواهد کرد.
بنابراين آرام باشيد تا کودک تان دريابد که با داد زدن و توهين به جايي نمي رسد.
سپس در کمال آرامش از فرزندتان بخواهيد تا خواسته اش را به صورت شفاف بيان کند.
داستان جوجه کوچولوي خجالتي
چرا تغذيه يک عامل مهمي براي بهبود يافتن مي باشد
تکنيک هاي افزايش اعتماد به نفس کودکان
پسرم براي رفتن به دستشويي مقاومت مي کند
کودک دو ساله ي پرخاشگر را بيشتر بشناسيد.
راهکارهاي ساده ي درمان پرخاشگري
حالا که متوجه مهم ترين علل پرخاشگري در فرزندتان شده ايد، با اصلاح علل، مي توانيد پرخاشگري را به حداقل برسانيد.
لازم است مقايسه، زورگويي و رفتارهاي پرخاشگرانه ي خودتان را کنار بگذاريد.
در مواجه با پرخاشگري فرزندتان مقابله به مثل نکنيد و به او ياد دهيد تا نيازهاي خود را به روشي صحيح بيان کند.
مقتدر باشيد و الگوي خوبي براي همانندسازي کودک تان باشيد.
شايد لازم باشد براي تغيير رويه ي خود، کتاب هايي در زمينه ي نحوه ي ارتباط با کودک و والدگري موثر نيز مطالعه کنيد که کتاب “فرهنگ تفاهم با فرزندان، نوشته ي توماس گوردون” يکي از بهترين آن هاست.
در مسير خاموش کردن پرخاشگري کودک، دو راهکار طلايي زير را نيز فراموش نکنيد.
رفتارهاي خلاف پرخاشگري را تشويق کنيد.
متمرکز شدن بر پرخاشگري، هميشه هم مفيد نيست. در مواردي لازم است طوري برخورد کنيد که گويا پرخاشگري کودک را نديده ايد.
اما چشم تان مجهز به ذره بيني است که حتي کوچک ترين رفتارهاي مسالمت آميز و دوستانه را نيز مي بيند و تشويق مي کند.
به رفتارهاي پرخاشگرانه بي توجهي کنيد.
لازم است به اين نکته تاکيد کنم که بي توجهي به رفتارهاي پرخاشگرانه در صورتي تجويز مي شود که شما در حال زورگويي به کودک و يا پافشاري بر خواسته اي نامعقول نباشيد.
مثلا اگر کودک تان ياد گرفته است تا با کتک زدن دوستانش از شما تاييد بگيرد، لازم است به رفتار پرخاشگرانه اش بي توجه باشيد و اگر توانست براي حل مشکل با همسالانش از روشي غير از زور استفاده کند، او را تشويق کنيد.
درباره این سایت