ذهن آگاهي پيچيده به نظر مي رسد، اما همه چيز است….
مارشا لا، دکتري روان شناسي و نويسنه کتاب مروري بر مغزتان براي دوست داشتن، بيان مي دارد که ” ذهن آگاهي توجه داشتن از طريق روش هاي خاصي مي باشد: که بر روي هدف ، در زمان کنوني، و بدون قضاوت صورت گيرد”.
روش هاي بسيار ساده اي وجود دارد که از طريق انها مي توانيد ذهن آگاهي خود را افزايش دهيد. در اينجا هفت عنوان از مواردي آمده است که شما بايد در طول زندگي روزانه خود به آنها توجه کنيد.
- تمرين ذهن آگاهي را در طول فعاليت هاي عادي خود انجام دهيد. سعي کنيد که نسبت به فعاليتهاي روزانه که شما در طول روز و به صورت معمولي انجام مي دهيد، آگاه بوده و به صورت آگاهانه انجام دهيد. اد هالي ول ، اين نکات را در رابطه با آگاهي معلمان و نويسندگان مشترک، در کتاب “بيانيه ذهن آگاهي ” بيان مي کند.
وي مي افزايد، براي نمونه، در هنگام مسواک زدن دندان هاي خود، دوش گرفتن، خوردن صبحانه يا پياده روي به سمت محل کار، بيشتر توجه کنيد. ميزان روشنايي، صدا، بو و مزه و احساس در اين نوع فعاليت ها در حد صفر مي باشد. وي همچنين بيان مي دارد که ” فعاليت روزمره ممکن از جذاب تر از انچه فکر مي کنيد به نظر برسد”.
- درست وقتي بيدار مي شويد ذهن آگاهي را تمرين کنيد. لوکاس بر اين عقيده است که ” تمرين ذهن آگاهي در روز درست وقتي بيدار مي شويد باعث ايجاد توازن در سيستم عصبي مرکزي براي باقي روز مي شود و همچنين احتمال داشتن لحظه هايي با ذهن آگاهي را افزايش دهيد”. اگر وضعيت خود را مناسب تشخيص دايد، تنها بعد از مصرف چاي يا قهوه اين تمرين را انجام دهيد. ولي وي بيان مي دارد که”… مقاله اي نخوانيد، تلويزيون را روشن کنيد، تلفن يا ايميل خود را بررسي کنيد و …. . بعد از آن در يک جاي مناسب بنشينيد”.
- ذهن خود را رها کنيد. لوکاس بيان مي دارد که “مغز و ذهن شما به طور طبيعي رها و سرگردان هستند – بيشتر شبيه يک خزنده نو پا و کوچک و يک توله سگ. داشتن يک مغز مشغول يک دارايي واقعي مي باشد. وي همچنين بيان مي دارد که: ” بيشترين تغييرات ذهن اگاهي بر روي مغز زماني مشاهده شده اند که افراد به مغز خود اجازه رها سازي داده اند و سپس ارام و بدون قضاوت به گذشته فکر کرده اند”.
- آن را در فاصله کوتاهي انجام دهيد. لوکاس بيان مي دارد که مغز به شليک هاي ذهن اگاهي پاسخ بهتري مي دهد. بنابراين ذهن آگاهي براي چندين بار در طول روز، بهتر از جلسات طولاني يا انجام ان در اخر هفته مي باشد. در حالي که به نظر مي رسد 20 دقيقه يک هدف استاندارد باشد، شروع ذهن اگاهي با چند دقيقه در طول روز هم، خيلي مناسب مي باشد.
براي نمونه، شما مي توانيد وضعيت بدن خود را تغيير دهيد، همانند تمرکز بر اينکه “پاهاي خود را در کفش چگونه حس مي کنيد، يا توجه داشتن بر اين که چگونه فک شما (در همانند وضعيتي که قرار دارد) سفت مي باشد ؟”
- در حالي که منتظر هستيد، آگاه بودن را تمرين کنيد. با سرعتي که زندگي امروزه دارد، منتظر بودن يکي از منابع ناکامي مي باشد – چه شما در يک صف منتظر باشيد يا در ترافيک گير کرده باشيد. هالي ول بيان مي دارد که، انتظار کشيدن يک فرصت واقعي براي انجام ذهن اگاهي مي باشد. وي پيشنهاد مي دهد که زماني که شما منتظر هستيد، بر روي تنفس خود تمرکز کنيد. بر روي اينکه ” جريان تنفس به بدن شما وارد شده و از آن خارج مي شود تمرکز کنيد، از لحظه اي تا لحظه ديگر و اجازه دهيد که هر چيز ديگري در وضعيت خودش باشد، حتي اگر در آن لحظه غير قابل تحمل يا ناراحت کننده باشد”.
- يک علامتي براي آگاه نگه داشتن خود ، داشته باشيد. لوکاس پيشنهاد مي دهد که يک نشانه اي را انتخاب کنيد که شما به طور منظم با آن برخورد داريد تا مغز خود را به ذهن اگاهي سوق دهيد. براي نمونه، شما ممکن است راه رو يا آينه يا استفاده از نوشيدن قهوه يا چاي را به عنوان علامتي براي خود تعيين کنيد.
- مراقبه را بياموزيد. هالي ول مي گويد ” بهترين راه براي ترويج ذهن اگاهي زندگي روزمره، تلاش منظم براي مراقبه مي باشد” او تمرين ذهن اگاهي را با تلاش براي يادگيري يک زبان جديد مقايسه مي کند. او مي گويد:” شما نمي توانيد، فقط تصميم بگيريد که به راحتي و رواني اسپانيايي را صحبت کنيد – هر چند که شايد قادر باشيد – شما بايد در مرحله اول يک زبان را بياموزيد. تمرين مراقبه ، عبارت است از يادگيري زبان ذهن اگاهي”. وي بيان مي دارد که مراقبه به ما کمک مي کند که با تلاش کمي ذهن آگاه و بهوشيار باشيم. او پيشنهاد مي دهد تا يک معلم محلي پيدا کنيم يا با استفاده از سي دي يادگيري را شروع کنيم.
ذهن آگاهي يک کار تجمل گرايانه نمي باشد، لوکاس بيان مي دارد: “اين يک تمرين است که شما را براي يادگيري و داشتن وضعيت کلي بهتر، آماده و مناسب مي کند، که همراه با حواس پرتي کمتر و تمرکز بهبود يافته صورت مي گيرد. اين کار منجر به حداقل کردن استرس شده و حتي به شما کمک مي کند تا بهترين شخص ممکن باشيد”.
لوکاس به تحقيق ريچار داويد سون در آزمايشگاه علم عصبي موثر در دانشگاه ويس سين اشاره مي کند، که نشان مي دهد ، همه ما يک نقطه تعيين کننده عاطفي داريم. وي بيان مي دارد “برخي از ما گرايش بيشتر به سمت استرداد و بازگيري، اجتناب و تفکر منفي و ديگر علائم افسرده کننده داريم، در حاليکه بقيه گرايش بيشتر به سمت حالت هاي مثبت همانند کنجکاوي، گرايش براي رسيدن به چيزهاي جديد و افکار مثبت دارند”. داويد سون به اين نتيجه رسيده است که از طريق داشتن وضعيت آگاهانه، ممکن است ما قادر به آموزش دادن مغز خود و انتقال دادن آن به سمت نقاط تعيين کننده باشيم.
لوکاس بيان مي دارد که ” تمرين آگاه بودن در زمان حال، در تحقيقات مربوط به علوم عصبي در موارد زيادي مشاهده مي شود که به منظور تقويت کمک ما براي مغز خود بوده و داراي حالت انباشتگي مي باشد، بنابراي شما مي توانيد هر روز فعاليت ها، تفکرات ، تلاش ها و ادراک خود را به حالت توازن در آورده يا به خوبي انجام دهيد”
منبع:مشاورانه
برچسب ها: تمرکز بر روي هدف ,ذهن آگاهي ,
درباره این سایت